مقدمه کتاب انسان و معرفت (استاد طاهری) که این مقدمه به قلم دکتر اسماعیل
منصوری لاریجانی می باشد . دوستان با دقت مطالعه کنید و با صحبتهای روزهای اخیر
ایشان مقایسه ....
کتاب «انسان و معرفت»
تألیف جناب آقای محمدعلی طاهری را به دقت مطالعه نمودم. این کتاب بسیار ارزشمند
است و نه تنها مغایرتی با تعالیم اسلامی و علوم اهل بیت علیهم السلام ندارد؛ بلکه
از بسیاری جهات متأثر از آموزههای دینی و متون عرفان اسلامی میباشد. بر این
اساس، اینجانب نگارش این مقدمه را از چند جهت ضروری دانستم:
1- شفافیت مواضع «عرفان
کیهانی»
«عرفان کیهانی» لزوما
رویکردی درمانی دارد؛ اما از آغاز با رد و قبول گروه های مختلف، همراه بوده است.
اینک با تدوین این کتاب، به عنوان اصول و مبانی حرکت کیهانی پاسخ بسیاری از شبهات
و پرسش ها داده خواهد شد و مجال فتنهانگیزی و جنجال را از فرصتطلبان خواهد گرفت.
اگرچه در کتابهای «عرفان کیهانی» و «انسان از منظری دیگر» نسبتا مواضع جناب آقای
طاهری بیان شده است؛ در این کتاب، بر اساس موازین علمی و عقلانی، به طور کامل جهانبینی
و خط مشی فکری «عرفان کیهانی» تبیین گردیده است.
2- تولید روشهای تازه
در بهسازی ارائهی عرفان اسلامی
بنده بر اساس اندیشهی
مقام معظم رهبری در زمینهی تولید علم و جنبش نرمافزاری معتقدم که در حوزهی فلسفه
و عرفان که هم پشتوانهی احکام شریعت و دیانت و هم مرجع افکار و اندیشهی جوانان و
روشنفکران در هر دوره است، به طریق اولی و احسن باید تحول و نوزایی پدید آید.
اگرچه آثار ارزشمند بزرگانی چون بوعلی سینا، شیخ اشراق، محییالدین عربی، ملاصدرا،
مولوی و ... جایگاهی ابدی در تاریخ علم و ادبیات عرفانی ما دارند، اما نیاز به
ارائهی جدید مطالب عرفانی و ادبی بر اساس مقتضیات زمان به ویژه در فصل نوگرایی
تاریخ بشریت، بیش از پیش به چشم میخورد. عدم توجه به این نیاز موجب شد که نحلههای
کاذب عرفانی از فراسوی جهان به ما هجوم آورند و جوانان پاک و معرفتطلب این مرز و
بوم را به دام عرفان های وارداتی گرفتار سازند.
3- مقابله با عرفانهای
کاذب
یکی از راه های مهم
مقابله با عرفانهای کاذب وارداتی، احیای میراث حکمت ایرانی و عرفان اسلامی بر
مبنای روشهای متعارف روز با حفظ چارچوب و پایههای اصلی آن در آیات قرآن و سیرهی
اهل بیت علیهم السلام است. از این رو وقتی کتاب «عرفان کیهانی» را جهت نوشتن مقدمه
و پاورقی مطالعه کردم، دقیقا آن را در زمرهی کارهایی دیدم که هم برای به روز کردن
آموزههای عرفان اصیل اسلامی ضرورت دارد و هم برای مقابله با عرفانهای کاذب
وارداتی. از این رو، بلا درنگ به نوشتن مقدمهی «عرفان کیهانی» مبادرت نمودم و از
آقای طاهری که با نیتی پاک و ادبیاتی منطبق بر تعالیم عرفانی ما به میدان آمدند،
تقاضا نمودم که کتابی را که بیانگر اصول و مبانی این جنبش نرمافزاری باشد، بر
اساس تعالیم قرآنی و متون اصیل عرفان اسلامی تهیه نماید که خوشبختانه کتاب حاضر،
محصول آن تقاضا و تلاشهای خالصانهی جناب آقای طاهری است که انصافا هیچگونه
انحرافی از مسیر شریعت اسلام و احکام نورانی قرآن در آن دیده نمیشود. چه بسا
مطالب شطحآمیز و مغایر با آموزههای دینی در متون و آثار بزرگان متصوفه دیده شد
که در این کتاب (انسان و معرفت) به چشم نمیخورد. منصفانه نیست که بعضی افراد کماطلاع
یا بیاطلاع از مشرب «عرفان کیهانی» آن را در کنار نحلههای عرفاننما قرار داده،
چوب تکفیر را ناجوانمردانه بر سر آن بکوبند. اندکی تأمل و مقایسهی تعالیم عرفانهای
کاذب با مطالب این کتاب، نادرست بودن داوریهای ناصواب را برملا میسازد.
وجه مشترک نحلههای کاذب
عرفانی دعوت به بیخدایی است. در تعالیم تانترایی، اکنکار، اشو و ... به صورتی
مرموز و ابهامآلود، خداوند متعال از زندگی انسان حذف میشود؛ در حالی که در کتاب
«انسان و معرفت» تماما دعوت به سوی خداوند یکتا و مهربان است و کمال متعالی عاشق
سالک در نهایت فنا در قرب الهی است. همچنین، عرفانهای کاذب به دنبال آن هستند که
با مطلق کردن بعضی از افراد به عنوان قطب راه نوآموزان را تسلیم او کنند؛ چرا که
تسلیم شدن را شرط ورود به حلقهی اصلی معرفت میدانند و با این ترفند بسیاری از
جوانان فریبخورده را در دام شیادان هوسباز گرفتار میکنند. در حالی که مراد از
«تسلیم» در کتاب «انسان و معرفت» و یا در عرفان اسلامی، مندک شدن ارادهی سالک
عاشق در اراده و مشیت الهی است: «و ما تشاؤون إلا أن یشاء الله».
خطرناکتر آن که نحلههای
کاذب عرفانی، دیانتسوز و شریعتستیز هستند؛ اگرچه به ظاهر، لعابی از تعالیم آیینهای
بزرگ هندوئیسم و بودیسم و ... را به همراه دارند، مثل آنان به تعبیر جناب
مولوی همان روباهی است که در خم رنگرزی افتاد. وقتی بیرون آمد، به نزد روباههای
دیگر رفت و گفت: من طاووس هستم. هرچه روباهها به او میگفتند که این یک توهم است
که گرفتار آن شدهای و تو نه آواز طاووس میدانی و نه در گلستان، هنر پرگشایی
داری، نصیحت روبهان در او اثر نمیکرد.
خلعت طاووس باشد ز آسمان
کی رسی با رنگ و دعویها بدان
در حالی که شما در کتاب
حاضر ملاحظه میکنید که راه رسیدن به معرفت را در شریعت ناب خلاصه میکند و با
استناد به کلام نورانی امیرالمؤمنین، علی(ع) عبادت عارفانه را شرط ورود به عالم
غیر وارونه میداند و ...
خوب است کسانی که قلم
ستیز بر میدارند و در عرصهی مطبوعات جولان میدهند، کورکورانه عصا نجنبانند و
قندیل آشنایان را نشکنند.
ما که کورانه عصاها میزنیم
لاجرم قندیلها را بشکنیم
4- درایت متولیان
فرهنگی و پژوهشی کشور
درایت و هوشمندی متولیان
فرهنگی و پژوهشی کشور منوط به این است که جهت مقابله با هجوم فرقهها و نحلههای
کاذب عرفانی، از ذخایر گرانبهای عرفان اسلامی و حکمت اشراقی ایران به خوبی استفاده
کنند و بدانند با داشتن چنین سرمایهی عظیمی، مقابله با عرفانهای وارداتی کار
آسانی است. به قول مولوی:
آنکه بر افلاک رفتارش
بود بر زمین رفتن چه دشوارش بود
به شرط آن که در وحلهی
اول، تردیدها و اگر و مگرها را در مورد متون عرفان اسلامی کنار زده، مرز عرفان
اسلامی را که منبعث از آموزههای قرآنی و علوم اهل بیت علیهم السلام است، از آداب
صوفیمآبان جدا نماییم و آنگاه با تعریف نرمافزار مناسب زمان و گفتمان جدید، نظیر
آنچه که جناب آقای طاهری به وجود آوردند، نیاز علاقمندان به ویژه جوانان را به
گرایشهای عرفانی تأمین کنیم.
اگر این رویکرد را که
اجتناب ناپذیر است، پذیرا شویم،
به راستی، کسی که اعجاز
«و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمه للمؤمنین» را در عمل نشان میدهد و در حوزهی
«فرادرمانی»، جامعهی پزشکان متخصص را در مواردی که از درمان بیماران نا امید شدهاند،
به دنبال میکشد، مستحق تمجید و حمایت است یا تنبیه و ملامت؟ چرا عدهای کمدانش،
به جای نقد عالمانه، فرصتی را که جناب آقای طاهری برای خدمت به عرفان ایرانی و
اسلامی فراهم کرده است، دستاویز هجوم رسانه ها قرار میدهند؟
دانش ناقص نداند فرق
را لاجرم خورشید داند برق را
5- عقاید عرفان کیهانی
کتاب حاضر، مجموعه عقاید
«عرفان کیهانی» است که مواضع آن، به طور کامل مطابق با شریعت و آموزههای دینی تبیین
شده است و استدعا دارد کسانی که در مورد عقاید آقای طاهری و نسبت آن با تعالیم
اسلامی سؤالاتی دارند، حتما این کتاب را مطالعه نمایند. منظور این اثر، به طور
خلاصه، توجه دادن انسان به خودآگاهی درونی و هدایت آن به سوی منبع لایزال الهی است
که چرخهی حرکت عرفانی را تشکیل می دهد.
و اگرچه گفتمان آقای
طاهری جدید است، ولی از نظر مبانی و اصول اعتقادی به طور کامل مبتنی بر تعالیم
قرآنی و روایی است و تا آنجا که بضاعت علمی حقیر اجازه میداد، در مطالعهی این
کتاب، موردی که با تعالیم اسلامی و سیرهی معصومین علیهم السلام مغایرت داشته
باشد، مشاهده نکردم.
جناب آقای طاهری نه مدعی
است کسی را به آسمان میبرد و نه سایبان کسی است و نه حلقهی ذکر عارفانه دارد و
نه رقص عاشقانه و نه تمهید غزل میکند و نه جمالی را بدل؛ بلکه نیروی الهی مانده
در جان را از غلط اندازی نفس رها میکند و برای رفع آلام روحی و جسمی، از آن بهره
میبرد.
این جهان تن غلط انداز
شد جز مر آن را کو ز شهوت باز شد
خارج از مطالب این کتاب،
هر کس هر چه گوید یا ببافد، نسبت دادن آن به آقای طاهری، نه تنها کاری ناصواب و
گناهی نابخشودنی است، بلکه مسئولیت پاسخگویی هم برای ایشان ایجاد نمیکند.
در پایان، از همهی
محققان و اندیشهوران متعهد که دغدغهی نشر عرفان اسلامی را با نرمافزارهای جدید
و گفتمانهای نو و تحولآفرین دارند، عاجزانه تقاضا میکنم که نظرات و دیدگاههای
ارزشمند خود را در تقویت و تکمیل این حرکت نوگرایانه ارائه نمایند و خود را در
پیشبرد اهداف عرفان ناب اسلامی و ایرانی سهیم بدانند که انگیزهی حقیر هم در تقدیر
این مقدمه، بر آمده از همان دغدغهی درونی بوده است. در ضمن، جا دارد از دوستان
فاضلی که در تدوین این کتاب، استاد طاهری را یاری نمودند، تشکر و قدردانی نمایم.
خداوندا! این عبد حقیر
را به سبیل مرضات خود هدایت فرما و تصورم را در فهم حقایق دین و معرفت، با عنایت
بیکرانت جبران فرما و ابر رحمت و هدایت ولی الله الاعظم، امام زمان (عج) را سایهی
عزت ما در دنیا و آخرت قرار بده و صواب این تقریر زهیر را به ارواح طیبهی شهدای کربلا
و هشت سال دفاع مقدس عائد و واصل بفرما.
آمین
رب العالمین
الحقیر: اسماعیل منصوری لاریجانی
سوم
رمضان المبارک- سنه 1388 هجری شمسی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر